در میان ماه رویان ماه  روی من تویی

گر نترسم از خدا گویم خدای من تویی

در بهار زندگی احساس پیری میکنم

با همه آزادگی فکر اسیری میکنم

بس که بددیدم زیاران بظاهرخوب روی

بعد از این بر کودک دل سختگیری میکنم